دلواپسان ساکن! دل آرامان متحرک!
هنوز آخرین تاکیدات امام راحل در مبحث اسلام آمریکایی و همینطور.. بحث تهاجم و شبیخون و غارت فرهنگی مطرح شده در سخنان مقام معظم رهبری را فراموش نکرده ایم و به خوبی غربت فرهنگ قابل درک است!
معضل فرهنگی ما از اینجا شروع می شود که حاکمیت در نقاطی که می تواند بر فرهنگ تاثیر بگذارد عملکرد خوبی ندارد و همدل نبودن دولتمردان و کارشناسان در قوای مختلف از یک سو و عدم مطالبه گری مردم از سوی دیگر؛ مانع بهبود وضعیت فرهنگی کشور شده است. همانطور که مردم ایران دارای قدرت بسیاری در فرهنگسازی هستند؛ پس ریشه را باید در مشکلات حاکمیت جست و جو کرد. متاسفانه نبود دانش مدیریت فرهنگی در حوزه و دانشگاه، و نبود دغدغه و تخصص برای تولید این دانش و در کنار آن وجود نداشتن یک نهاد متولی فرهنگ در کشور، باعث ایجاد تابلوای فرهنگ ستیز در جامعه شده است و هر روزه شاهد مصداق های غیر دینی آن در کشور هستیم به طوری که روز به روز وجهه قانونی تر به خود میگیرند و سوال اینجاست که کدام قانون و بر اساس کدام توجیه و مبنا در حال تایید این امور است؟
بحث از توقف در مثال های ظاهری و کلیشه های تکراری گذشته است. تک خوانی فلان خانم یا رقص دختران یا فعالیت های مغایر با فرهنگ دینی که هر روز شنونده آن ها هستیم فقط پوسته امر است. در ورای این رویداد ها تفکر لیبرسالیستی و اسلام سلیقه ای موج میزند که نمیتوان آن را از نگاه متخصصان دین پنهان کرد! در اسلامی که سلیقه ای و غیر متخصصانه تفسیر شود، "حجاب و عفاف" و "منبر و خطابه" و "حقیقت عاشورا" و "امر به معروف و نهی از منکر" جای خود را به "فمنیست" و "عصر لایک شدن ها" و "سازش در مقابل طاغوت" و "اسیدپاشی" می دهد! و در باطن هرج و مرج فرهنگیست اما ظاهرا خیلی اسلامی هستیم. کاش مسئولین به جای تمرین برای افزایش قدرت توجیه کردن و غرق شدن در جریان تجددگرایی منسوخ، اندکی برای افزایش بصیرت و درک خود پیرامون تفسیر حقیقی اسلام می پرداختند و دست به اقدامی در راستای این معضل می زدند. مطالعه تاریخ اسلام و کمک گرفتن از اساتید تحلیل گر تاریخ به این بزرگواران پیشنهاد می شود. به امید تاثیر!
ف.ی.شیدا - آبان ماه 1393